بارش
بارش در هواشناسی به هر نوع بخار آب گفته میشود که در اثر تراکم تبدیل به آب شده و تحث تاثیر نیروی جاذبه به زمین میریزند. بارش به شکل باران، برف، تگرگ، شبنم و برفدانه است. بارش زمانی روی میدهد که در منطقهای از آسمان بخار آب آن قدر اشباع شده باشد که در اثر تراکم زیاد تبدیل به مایع شده و به زمین ببارد. بنابرین مه و میغ بارش به حساب نمیآیند، زیرا در آنها بخار آب آن قدر متراکم نمیشود که بتواند ببارد. معمولا ریزشهای آسمانی به سطح برخورد میکنند، ولی استثنائی هم وجود دارد که میلابی نامیده میشود و پیش از رسیدن به سطح دوباره بخار میشود. قطرهها یا گلولههای بارش پس از برخورد با دیگر قطرهها یا بلورهای یخ درون ابرها با آنها یکی میشوند. قطرههای باران از نظر اندازه گوناگون هستند. گلولههای برف بسته به ویژگیهای دمایی یا رطوبتی هوایی که از آن میگذرند تا به زمین برسند دارای فرمها و الگوهای گوناگونی هستند. گلولههای برف برای به زمین رسیدن نیاز دارند که دمای سطح زمین نزدیک صفر یا زیر صفر باشد، ولی فرآیند شکل گیری تگرگ به گونه است که برای به زمین رسیدن به دمای بالاتری نیاز دارد. اگر رطوبت کافی و حرکت رو به بالا وجود داشته باشد، بارش از ابرهای فشردهای چون کومولونیمبوس میتواند ببارد. بارش بخش عمدهای از چرخهٔ آب محسوب شده و فراهم کنندهٔ آب شیرین بر روی سیاره زمین است. سیستمهای طبقه بندی اقلیمی مانند سامانه طبقه بندی اقلیمی کوپن از میانگین باران سالانه برای تقسیم بندی اقلیم های مختلف بهره میبرند.
میانگین بارش ماهانه درازمدت
باران
- بارشهای همرفتی چگونه پدید می آیند و اصولا همرفت یعنی چه؟
اصولا به جابجایی های از سطح پایین به بالا همرفت میگویند . این کلمه در علوم مختلف کاربردهای مختلف دارد ، اما در علم هواشناسی درواقع صعود هوای سطح زمین به بالا را همرفت میگویند. حال تصور کنید هوای سطح زمین مرطوب باشد ، این صعود هوا ، رطوبت را نیز به همراه خود بالا خواهد برد . از آنجا که معمولا و در شرایط عادی هوای سطح زمین گرمتر از لایه های بالایی جو می باشد ، پس از صعود رطوبت به بالا این رطوبت ها سرد و فشرده شده و پس از تشکیل ابر می تواند موجب بارندگی شود.
۲- چرا این بارشها بیشتر در بعد از ظهر ها اتفاق می افتد؟
از آنجا که گرمترین ساعات در روز ، ساعات بعد از ظهر تا غروب می باشد ، زمین در این ساعات بسیار گرم شده و اختلاف دمایی سطح زمین و لایه های بالایی جو زیاد می شود . این اختلاف دما موجب جابجایی سریع هوا از قسمت بالا (سرد و سنگین ) به قسمت های پایین (گرم و سبک) میشود و رطوبت سطح زمین در مدت زمانی کوتاه به بالا انتقال داده شده و فشرده میشود و تشکیل ابر میدهد . اگر رطوبت بالا باشد ابر فشرده تر شده و موجب ریزش باران می شود ، در غیر اینصورت ریزش هوای سنگین ( وزش باد) اتفاق خواهد افتاد.
۳- چه عواملی به بارشهای همرفتی کمک می کنند؟
مسلما هر چه رطوبت منطقه بیشتر و دمای لایه های بالایی کمتر و دمای سطح زمین بیشتر باشد احتمال بارش همرفتی بیشتر است.
در حال حاضر چهار موضوع عمده می تواند در افزایش رطوبت یک منطقه دخیل باشد.
۱- بخار سطح دریا ، که موجب بالا رفتن رطوبت شده ( حرکت آن به سمت سواحل)
۲- آب های سطحی ، مثل دریاچه ها و رودخانه ها که می توانند موجب بالا رفتن درصد رطوبت منطقه شوند.
۳- همرفت گیاهی ، یا بهتر بگویم تعرق گیاهان : این موضوع خیلی واضح است که مقدار زیادی از آب باران در زمین فرو میرود و مدتهای زیاد در آنجا ماندگار میشود. حال اگر منطقه ای علی رغم نداشتن آبهای سطحی ، پوشش گیاهی مناسبی داشته باشد ، ریشه های گیاهان تا عمق زیادی از خاک نفوذ کرده و آب مورد نیاز خود را از اعماق زمین بیرون کشیده و جهت مصرف خود استفاده میکنند و این آبها از اعماق زمین به سطح برگ و ساقه ی گیاهان همرفت خواهد کرد و پس از تابش خورشید موجب تعرق گیاه و در نتیجه مرطوب شدن منطقه میشود.
۴- کوهستانی بودن یک منطقه که میتواند جریانات همرفتی را مها رکرده و از پراکندگی آن بکاهد و موجب صعود بیشتر رطوبت شود. هر چه رطوبت بیشتر صعود کند احتمال بارش تگرگ بیشتر است .
علت بارش تگرگ
تگرگ حاصل حرکات قائم شدید، قطرات باران است که در طوفانهای رعد و برق مشاهده میگردد. در چنین حالاتی ، قطرات آب درون یک توده هوا در نتیجه حرکات قائم سریع به سطح زیر نقطه انجماد رسیده و به سرعت منجمد شده و با انباشتگی از برف و آب در سطوح مختلف رشد میکنند. این چنین حرکات قائم سریع ، به ویژه در ابرهای از نوع کومولونیمبوس بوجود میآید که درای سرعت دوازده تا سی متر در ثانیه میباشند. تگرگ دارای اندازهای در حدود پنج و نیم میلیمتر و شکلی شبیه به برف را داشته و متشکل از دانههای گرد و تیره است و گاهی نیز تگرگ بصورت دانههایی با قطر پنج تا پنجاه میلیمتر و یا بصورت پارچهای از یخ فرو میریزد.
علت بارش برف
وقتی هوای گرم به بالای آسمان صعود میکند، بخار آب را هم همراه خودش به بالا به داخل آسمان میبرد. در بالای آسمان بخار آب سرد شده و قطرههای آب دور ذرّههای ریز گرد و غبار موجود در هوا تشکیل میشود. مقداری از بخار آب هم به شکل بلورهای ریز یخ منجمد میشود که قطرههای آب سردشده را جذب میکند. قطرهها به شکل بلورهای یخ منجمد شده و کریستالهای بزرگتری را تشکیل میدهد که آنها را برفریزه مینامند. برفریزهها به هنگام سنگینشدن، پایینتر میآیند.
چگونگی تشکیل دانههای برف


دانههای برف هنگامی تشکیل میشود که قطرههای کوچک برف داخل ابر (که قطری نزدیک به ۱۰ μm دارند) منجمد میشوند. این قطرات میتوانند تا دمایی در حدود ۱۸− درجه سانتیگراد (صفر درجه فارنهایت) به حالت مایع باقی بمانند. به این دلیل این امکان وجود دارد که این قطرات به اندازهای کوچک هستند که امکان تشکیل ساختاری همچون ساختار یخ را ندارند. برای تشکیل دانه برف چندین مولکول در کنار هم در اطراف یک هسته قرار میگیرند. آزمایشها نشان میدهد تنها در حالتی این اتفاق میافتد که دما به −۳۵ °C (−۳۱ °F) یا پائینتر برسد.[۲] در ابرهایی که گرمتر هستند ممکن است هسته دانه برف از گرد و غبار و یا ذرات بیولوژیکی تشکیل شوند،[۳] همچنین در بارشهای مصنوعی که در بارورسازی ابرها بدست انسان صورت میگیرد یدید نقره و یخ خشک هم در هسته دانههای برف قرار میگیرند.[۴]
هنگامی که این قطرات یخ زدهاند، در فرایند فوق سرمایش شروع به رشد میکنند. از آنجا که قطرات آب بسیار متنوع هستند، کریستالهای یخ نیز انواع مختلفی دارند. این کریستالها قادرند به اندازهای در حد میلیمتر برسند. این کریستالها در زمانی که به اندازه کافی بزرگ شدن، بارش برف شروع میشود. در کتاب رکوردهای جهانی گینس بزرگترین دانه برف، مربوط به ژانویه سال ۱۸۸۷در منطقه فورت کیوج ایالت مونتانا ثبت شده که این دانه برف ۳۸ سانتیمتر بودهاست.[۵] با اینکه برف بیرنگ است اما به خاطر بازتاب دادن تمام طیفها توسط دانههای برف ما برف را به رنگ سفید میبینیم.[۶]
شکل کلی دانه برف توسط دما و مقدار رطوبت مشخص میگردد.[۷] اما تمام این دانهها شش پهلو و مسطح هستند.
اندازهگیری مقدار بارش برف

برای اندازهگیری مقدار بارش برف معمولاً از باران سنجهای استاندارد استفاده میشود.[۸] اینکار با برداشتن قیف و سیلندر درونی باران سنج برای ورود برف به داخل باران سنج انجام میشود. ممکن است مایعی ضد یخ برای آب شدن برف و یخی که در دهانه باران سنج جمع شده اضافه شود.[۹] پس از پایان بارش برف و یا پر شدن لوله باران سنج، لوله را خالی و مقدار برف را اندازهگیری میکنند.[۱۰]
اهمیت برف
برف بهجهت اینکه آب جامد محسوب میشود، منبع بسیار مهمی برای تأمین آب آشامیدنی بهشمار میرود. برف به خاطر اینکه رفتهرفته به آب تبدیل میشود اهمیت بیشتری نسبت به باران دارد. چون برف محتوی مقدار زیادی هواست، رسانا ضعیفی برای گرما شناخته میشود. بههمین علت پوششی از برف میتواند سبزیهای در حال خواب مزارع را محافظت کند و یا از درختان در مقابل سرمای بیش از حد نگهداری کند و اسکیموها را در کلبههای برفی امان دهد. در حقیقت برف بزرگترین پشتوانه بر زندگی بشر در زمینهٔ آبیاری و کشاورزی است.[۱۱]
ساختن سازههای یخی و برفی
با استفاده از برف میتوان سازهها و مجسمههای یخی زیبایی ساخت. همه ساله در کشورهای مختلف جشنوارههایی یخی برگزار میشود که در آن این ساختهها در معرض دید قرار داده میشوند. همچنین اسکیمو خانههای خود را با برف میسازند.
برف در ادبیات
در ادبیات در نمونههای بسیاری به برف اشاره شده و معمولاً به معنای ظلمت و تاریکی و یا به معنای پاکی و معصومیت استفاده شدهاست. داستان سفیدبرفی و هفت کوتوله از جملهٔ داستانهایی است که در آن از برف برای نشان دادن پاکی (سفیدبرفی) استفاده شدهاست و در داستانی همچون سرگذشت نارنیا برف یکی از نشانههای ظلمت و تاریکی است.
برف در ادبیات فارسی
در ادبیات فارسی نیز به کاربردهایی از برف اشاره شدهاست. مانند شعری در این رابطه از فردوسی:
بگفتند کاین برف و باد دمان | ز ما بود کآمد شما را زیان |
و شعری از آغاجی بخارایی
به هوا در نگر که لشکر برف | چون کند اندرو همی پرواز | |
راست همچون کبوتران سپید | راه گم کردگان ز هیبت باز |
و همچنین
در لحاف فلک افتاده شکاف | پنبه میبارد از این کهنه لحاف |
تفریحات با برف


ورزشهای متنوعی را میتوان بر برف انجام داد که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- اسکی
- برفپالیزه (اسنوبوردینگ)
- سورتمهسواری
- لژسواری
تفریحات روزهای برفی:
- آدم برفی
- برف بازی
نظریات یونانیان باستان در مورد برف
آناکسیمن یکی از شاگردان تالس، فیلسوف مشهور یونانی گمان داشت که هرگاه باران یخ بزند، برف پدید میآید و اگر در این هنگام با آب و هوا آمیخته شود، تگرگ تولید میشود. در نظریهای دیگر که به فیثاغورس و پیروان او منسوب شده، آمدهاست که هوای پدید آورنده برف و باران سردتر از هوای پدید آورنده تگرگ است، در حالی که محل پدید آمدن آنها گرمتر از محل تولد تگرگ است.
به نظر ارسطو برف و شبنم یخزده دارای علتی مشابه هستند و تنها تفاوت میان آنها در درجه و مقدار ماده (تفاوت کمی) است، زیرا برف بر اثر یخ زدن ابر (بخار بسیار) و شبنم یخزده بر اثر یخ زدن بخار (بخار کم)، تولید میشود.[۱۲]
برف در ایران پیش از اسلام
در فرهنگ ایران باستان، برف همچون باد، باران، مه و ابرِ باران زا، از آفریدههای مادی پیش از آفرینش زمین دانسته شدهاست. خدای برف یکی از اسبهای گردونه ناهید بود. در اوستا به بارش برفی سنگین (جئیوی وفر) اشاره رفتهاست و در یشتها، زمستان هولناکی پیش بینی شده که سه سال زمین را دچار باران و تگرگ و برف و باد سرد خواهد کرد، چندان که زمین ویران و مخلوقاتش نابود خواهند شد. در شاهنامه روایتی هست که در جنگ ایران و توران در زمان کیخسرو، برف سنگینی همه جا را پوشاند، چنانکه نبرد از یاد همگان رفت و ناچار شدند که اسبان جنگی را بکشند و بخورند.[۱۳]
نظر دانشمندان پس از اسلام در مورد برف
ابن ربن طبری میپنداشت که اگر بخارِ ترِ گرد آمده در هوا هنگام فرایند بارش باران با هوایی سخت سرد برخورد کند، این باران برف خواهد شد. ابویوسف کندی علت بارش باران، برف و تگرگ را انبوه شدن بخارات موجود در جو بر اثر «اسباب علوی و سفلی» خوانده، و سپس درباره برف چنین گفتهاست:
هرگاه سرمای جوی که از هوای میان زمین و ابر بارانزا بالاتر (بالای ابر) است، بسیار شود، و باران ابر را به شدت فرو چکاند، آنگاه جو سرد (هوای زیر ابر) را در تبدیل آن به برف یاری میدهد و پیش از آنکه (قطرات) از جو سرد بگذرند، سرما آنها را جامد میکند و به سان قطراتی فرو مینشینند. اندازه این ذرات جامد متناسب اندازه قطرات است، هنگامی که هوای نزدیک سطح زمین گرم است، اگر دانههای جامد بزرگ باشند، میتوانند پیش از آب شدن از این ناحیه عبور کنند و به صورت برف به زمین برسند؛ و اگر برای این کار ضعیف باشند، پیش از آنکه به زمین برسند، ذوب میگردند و باران میشوند و ... . .[۱۴]
نگارخانه
-
برف در تهران.
-
برف در کلرادو.
-
منطقه دهرا در زمستان.
-
باروی ری در زمستان.
-
بهمن برف.
-
برف ریزه.
-
دانهٔ برف زیر میکروسکوپ نوری.
اصطلاحات هواشناسی
هواشناسی:
در مقیاس جهانی ترکیبی از مطالعات فیزیکی اتمسفر و پدیدههای آنهاست و به دو بخش اصلی تقسیم میشود: هواشناسی دینامیک: بوسیله قوانین مکانیک و ترمودینامیک حالات اتمسفر مطالعه میشود. هواشناسی سینپوتیک: از طریق تجربی و تهیه نقشههای سینپوتیک که در ساعات معینی تهیه میشود. اوضاع هوا مورد بررسی قرار میگیرد و یکی از کارهای عمده آن پیشبینی هوای آینده است.
هواشناسی کاربردی :
به کارگیری داده های هواشناسی در حل مسایل عملی مختلف نظیر کشاورزی ،انرژی ،بهداشت ،حمل و نقل ،معماری و …. را هواشناسی کاربردی گویند . هدف از هواشناسی کاربردی کمک به جامعه برای تطابق با محیط اطراف خود است.
نقشه سینوپتیکی :
نقشه هواشناسی که تمام پارامترهای مهم هواشناسی برای تعیین شرایط جوی در یک زمان معین و برای یک ناحیه بسیار وسیع در آن لحاظ شده باشد.
فشار هوا چيست؟
فشار هوا نيرويي است كه هوا بر يك واحد از سطح زمين وارد مي كند و مقدار آن در سطح درياي آزاد، برابر است با وزن ستوني از جيوه به ارتفاع 76 سانتيمتر. واحد اندازه گيري فشار هوا در آب و هواشناسي ميلي بار يا هكتوپاسكال مي باشد؛ هر ميلي بار يا هكتوپاسكال برابر با 1000 دين بر سانتي متر مربع مي باشد فشار ستون هوا در سطح درياي آزاد 1013 هكتوپاسكال بر سانتي متر مربع مي باشد.
خطوط همفشار :
خطوطی که در روی نقشه های هواشناسی تمام نقاطی را که در یک دوره مشخص دارای تغییرات فشار جوی یکسان هستند را به یکدیگر متصل می کند .
دما چیست ؟
دما یکی از عناصر اساسی شناخت هوا می باشد، با توجه به دریافت نامنظم انرژی خورشیدی توسط زمین، دمای هوا در سطح زمین دارای تغییرات زیادی است که این تغییرات به نوبه خود سبب تغییرات دیگری در سایر عناصر هوا می گردد. دمای هوا را به وسیله دماسنج اندازه گیری می کنند.
خطوط همدما :
خطوطی که در روی نقشه های هواشناسی تمام نقاطی را که در یک دوره مشخص دارای تغییرات دمایی یکسان هستند را به یکدیگر متصل می کند .
جبهه هوا :
منطقه بین ۲توده هواست که طول آن به هزاران کیلومتر و عرض آن تا چند کیلومتر می رسد جبهه جوی در واقع مرز بین ۲ توده هواست که دارای شدید ترین گرادیان افقی عناصر جوی می باشد.
و يا خط مرز بین توده هوا گرم و سرد را میگویند که بنا به وضعیت غالب (یعنی وضعیتی که توده هوای سرد غالب بر گرم باشد و یا بالعکس) جبهه را نامگذاری میکنند.
تودههای هوا : یک توده هوا عبارت است از حجم عظیمی از هوا که خصوصیات فیزیکی آن به ویژه از نظر دما و رطوبت و آهنگ کاهش دما (Lapse rate) در سطح افقی برای صدها کیلومتر تقریبا همسان باشد.
جبهههای گرم:
یک جبهه گرم ، جبههای است که در طول آن ، هوای گرم جانشین هوای سرد میشود. در صورتی که که جهت حرکت تودههای هوا به طریقی باشد که هوای گرم به تدریج از روی سطح زمینی عبور کند که قبلاً در آنجا هوای سرد وجود داشته است، جبهه تشکیل شده ، جبهه گرم خواهد بود. بر روی نقشههای هواشناسی ، جبهه گرم معمولاً به صورت نیم دایرههای سیاه رنگ و در سمتی که جبهه به آن طرف حرکت میکند رسم میشود. بر روی نقشههای چاپی ، جبهه گرم با خط پر رنگ و قرمز مشخص شود. حاصل شکل گیری جبهه گرم ایجاد پوشش نسبتاً ضخیم ابر بر روی سطح جبهه و در نزدیکی دنباله آن و بارندگی یکنواخت است.
جبهههای سرد:
در جبهههای سرد ، هوای سرد جانشین هوای گرم میشود. تیغههای سیاه رنگ بر روی خطی که جبهه را نشان میدهد علامت جبهه سرد هستند و همیشه بر روی جهتی قرار داده میشوند که جبهه در آن مسیر حرکت میکنند. بر روی نقشههای هواشناسی جبهه سرد با خط پررنگ آبی مشخص میشود. حاصل تشکیل جبهه سرد بوجود آمدن ابرهای کومولوس و کومولونیمبوس ، همراه با بارندگیهای رگباری است.
منطقه پرفشار دایرهای غیر منظم را که در آن جهت حرکت هوا مخالف جهتی است که در مراکز کم فشار موجود است را گویند.
انواع ایستگاه سینوپتیک کدامند؟
الف –ایستگاه سینوپتیک سطح زمین ب-ایستگاه سینوپتیک دریایی ج- ایستگاه جو بالا د-ایستگاه خودکار
پارامترهای موثر بر میزان بارندگی سالیانه کدامند؟
الف-الگوی دریا و خشکی ب- جریانات اقیانوسی
ج- وجود رشته کوهها د- جابجایی فصلی کمربند های باد و فشار
نقطه شبنم :
دمایی که در آن حد باید کاهش یابد تا بخار آب موجود در هوا بر روی سطوح مختلف متراکم گردد .
وارونگی دما :
زمانی که دمای محیط با افزایش ارتفاع افزایش می یابد و نشان دهنده پایداری هوا و از شرایط لازم برای بروز آلودگی هوا می باشد.
النينو چيست؟
رويداد ال نينو / نوسان جنوبي يكي از مهمترين و شاخص ترين رويداد هايي است كه منجر به ظهور نا بهنجاري هاي بزرگ آب و هوايي در بسياري از نقاط جهان مي شود . هواشناسان و اقيانوس شناسان جهان در سالهاي اخير مطالعات زياد و دقيقي در مورد مكانيزم ايجاد ال نينو و تاثيرات متقابل جو و اقيانوس انجام داده اند ، بويژه مطالعات گسترده اي در ارتباط با ناموزوني دما در سطح دريا و نوسانات فشار جو در سالهايي كه ال نينو رخ مي دهد انجام گرفته است ، مجموعه اين تغييرات را بنام نوسانات جنوبي مي نامند كه با كلمه اختصاري ENSO (ElNino Southern Oscillation )يعني تركيبي از دو كلمه ال نينو و نوسانات جنوبي است بكار مي رود . براي نخستين بار واكر (1932) و بليس (1937) بر وجود نوساني در فشار سطح و در مقياس جهاني اشاره كردند و آن را نوسان جنوبي SO ناميدند . بدين سان SOيك الگوي ارتباط از راه دور جهاني در اتمسفر است و به دليل تميز آن از ساير الگوهاي ارتباط از راه دور ( بويژه نوسانات اطلس شمالي و آرام شمالي ) جنوبي ناميده شده است . مراكز عمل SO توسط يك گردش مداري شرق به غرب در امتداد صفحه استوا همراه با صعود هوا در غرب اقيانوس آرام و نزول هوا در شرق اقيانوس آرام به يكديگر مربوط مي شود و به اين ترتيب گردش شكل مي گيرد كه توسط بژرگنس (1969) گردش واكر ناميده شد . ال نينو مولفه اقيانوسي ENSO مي باشد و با دگرگونيهاي بزرگ در دماهاي سطح دريا در منطقه آرام حاره اي پديدار مي گردد .
اثر گلخانه اي چيست؟
به مجموعهاي از گازها كه مقداري از انرژي خورشيد را در جو زمين نگه ميدارندو باعث گرم شدن جو ميشوند، گازهاي گلخانهاي ميگويند. بخار آب(H2O)، دي اكسيدنيتروژن (NO2)، دي اكسيدكربن (CO2) و متان (CH4) گازهاي گلخانهاي اصلي هستند. اگر اين گازها در جو نبودند، انرژي گرمايي خورشيد مجددا به فضا بر ميگشت و به اين ترتيب هواي زمين 33 درجه سانتيگراد سردتر از الان ميشد. اثر گلخانهاي به افزايش دماي كره زمين در اثر وجود گازهاي گلخانهاي در جو زمين گفته ميشود.
رعد و برق چيست؟
آذرخش يا رعدوبرق يك تخليه ي الكتريكي شديد و بسيار سريع در هواست و همين تخليه الكتريكي است كه نور و صدا توليد ميكند.پيش از ايجاد رعدوبرق ابرها طي فرايندهايي بشدت باردار ميشوند كه اين بار معمولا مثبت است, روي سطح زمين بار منفي القا ميكند و به اين ترتيب مجموعه ي ابر هوا و زمين به يك خازن بسيار بزرگ تبديل ميشود كه لحظه به لحظه بارشان بيشتر ميشود و بنابراين اختلاف پتانسيل دو قطب ان در حال افزايش است. بالاخره مقدار اين بار الكتريكي انقدر زياد ميشود كه اختلاف پتانسيل بين ابر و زمين به 10 تا 100 ميليون ولت ميرسد.
اتمسفر زمين چگونه است؟
فضاي بين اتمسفر زمين وسيارات منظومه شمسي خلا كامل نيست اگر چه چگالي مواد بين سيارات كم است اين فضا مقاديري گازهاي داغ وذرات گرد و غبار در بر دارد. مواد گازي موجود در اين نواحي را گاز بين سيارات مينامند زيرا اين گازها بين سيارات قرار دارند واغلب از پروتونها و الكترونها تشكيل شده اند و چگالي مولوكولي آن بسيار كم است.
پيش بيني وضعيت آب و هوا چگونه صورت ميگيرد؟
محققان امور هواشناسي جديدترين اطلاعات واصله براي مثال درباره فشار هوا، وزش باد و دماي هوا را در ارتباط با يكديگر در نظر گرفته و محاسبه مي كنند و در پايان به عنوان نتايج كار خود مي توانند هواي چند ساعت و حتي چند روز آينده را پيشگويي كنند. اينگونه پيشگويي هوا كه از طريق محاسبه ارقام و اعداد مختلف با يكديگر به دست مي آيد، در سراسر جهان شيوه اي بسيار متداول است. اما بسياري از اوقات نيز غلط از آب در مي آيد. نه به اين خاطر كه متخصصان هواشناسي در كار خود سهل انگاري مي كنند بلكه به اين دليل كه در اصل، كل تغييرات هوا را نمي توان از قبل پيش بيني كرد.
رادار هواشناسي چيست؟
رادار يك سيستم الكترومغناطيسي است كه براي تشخيص و تعيين موقعيت هدف بكار مي رود . با رادار مي توان درون محيطي را كه براي چشم ،غير قابل نفوذ است ديد مانند تاريكي ،باران،مه.برف،غبار و غيره.اما مهمترين مزيت رادار توانايي آن در تعيين فاصله يا حدود هدف مي باشد.كاربرد رادارها در اهداف زميني ، هوايي،دريايي،فضايي و هواشناسي مي توان پيش بيني هاي لازم را ارائه كرد.ايجاد سيستمي با توانايي بالا در رديابي پديده ها هدف عمده رادارهاي هواشناسي كشور است.
انواع دماسنج ها چيست؟
1 - دماسنج معمولي (استاندارد Thermometer)
2 - دماسنج حداكثر (Max-Thermometer)
3 - دماسنج حداقل (Minimum Thermometer)
4 - دماسنج حداقل - حداكثر (Min-Max Thermometer)
5 - دمانگار (Thermograph)
ماهواره هاي هواشناسي چگونه اند؟
ماهواره هاي Geostationary براي هشدارهاي كوتاه مدت و ماهوارههاي Polar Orbiting براي پيش بينيهاي بلند مدت تر بكار ميروند. هر دو نوع ماهوارهها براي ديده باني كامل آب و هوائي جهان لازم هستند.
راديو سوند (Radio sonde) چيست ؟
راديوسوندها از دستگاه هاي هواشناسي هستند كه براي اندازه گيري دما، رطوبت، فشار، سمت و سرعت باد در جو بالا بكار ميروند. دو عنصر ازن و تابش نيز مي تواند توسط اين دستگاه ها اندازه گيري شود.
بويي (buoy ) چيست ؟
از آنجا كه فرايندهاي هواشناسي به صورت جهاني عمل مي كنند لذا نياز است كه اطلاعات ديده باني از سرتاسر جهان، از جمله مناطق دور افتاده و خالي از سكنه نيز تهيه شود. بدين منظور سكوهاي ديده باني شناور به نام بويي (Buoy) ساخته شده است كه در نقاط مختلف اقيانوسها مستقر بوده و از طريق ادوات نصب شده بر روي آنها اطلاعات جوي اندازه گيري مي شود. اين اطلاعات برروي نوار، ضبط و از طريق شبكههاي كامپيوتري در اختيار پژوهشگران قرار مي گيرد .
لايه هاي جو چگونه اند؟
اتمسفر زمين را بر حسب چگونگي روند دما، اختلاف چگالي، تغييرات فشار، تداخل گازها و سرانجام ويژگيهاي الكتريكي به لايههاي زير تقسيم كردهاند:
1- تروپوسفر (Troposphere)
2- استراتوسفر (Stratosphere)
3- مزوسفر (Mesosphere)
4- يونسفر (Ionosphere)
5- اگزوسفر (Exosphere)
ردهبندي ابرها چگونه صورت ميگيرد؟
هواشناسان جهان بر سر سيستم يكنواختي از ردهبندي ابرها توافق كردهاند . سازمان هواشناسي جهان (WMO ) پايبندي به اين سيستم را تشويق ميكند و مسئوليت هرتغيير يا پيشرفتي را كه گاه بهگاه ممكن است به عمل آيد ، بر عهده دارد . ردهبندي كنوني ، تكامل يافته سيستمي است كه در سال 1803 در انگلستان از سوي لوك هووارد منتشر شده ، و رنو فرانسوي و هيلدبراندسون سوئدي آن را بهبود بخشيدهاند . سازمان هواشناسي جهاني تعريفها و عكسهاي انواع مختلف ابرها را به شكل اطلس منتشر ميكند . اطلسي دو جلدي در سال 1957 به چند زبان انتشار يافت .
در اين ردهبندي اصراري نيست كه فرآيندهاي تشكيلدهنده ابرها را در نظر بگيرند ، بلكه به اشكال متمايز ، سايه روشن ، ظواهر كلي و آثار نوري ميپردازند كه هواشناس نيمهحرفهاي آموزش ديده ميتواند آنها را شناسايي كند . هواشناس در مركز تحليل ميتواند ديدهبانيهاي ابرها را از چند ايستگاه كنار هم بگذارد تا از فرآيندهايي كه در دست انجام است سررشتههايي به دست آورد .
ديدهبانيهاي سطحي و هواپيمايي نشان داده است كه ابرها غالباً در گسترهاي از ارتفاعات يافت ميشود كه از تراز دريا تا بلنداي زيرين مرز تغيير ميكند . در زيرين سپهر ، بخشي از جو كه معمولاً ابرها در آنجا حضور دارند به سه (( اشكوب )) تقسيم شده است : بالا ، ميانه ، و پايين . كلالهاي ( سيروس ) ، كلاله كومهاي ( سيروكومولوس ) ، و كلاله پوشن (سيرواستراتوس ) در اشكوب بالا واقعاند . فراز كومهاي ( آلتو كومولوس ) در اشكوب ميانه قرار دارد ؛ پوشني ( استراتوس ) و پوشن كومهاي ( استراتوكومولوس ) در اشكوب پايين قرار دارند . فراز پوشن ( آلتواستراتوس ) معمولاً در اشكوب ميانه يافت ميشود ، ولي اغلب به ارتفاع بالا گسترش مييابد ؛ باراپوشن ( نيمبواستراتوس ) ،كومهاي ( كومولوس ) ، و كومهاي بارا ( كومولونيمبوس ) در چند تراز گسترده است . اشكوبها همپوشي دارند و با عرض جغرافيايي تغيير ميكنند.
1- كلالهاي ( سيروس ) چگونه ابري است؟
ابرهاي جدا از هم ، به شكل رشتههاي ظريف سفيد يا تكهها يا نوارهاي باريك سفيد يا غالباً سفيد . اين ابرها ظاهري ريشريش ( مويگونه) دارند .
پيشوند كلاله ( سيرو ) درباره شكلهايي در تراز عمومي يكسان ولي با ظاهري تا حدودي متفاوت به كار ميرود .كلالهاي ( سيروس ) به ابرهايي جدا از هم ميگويند كه در بالا آنها را تعريف كرديم . اين ابرها به شكلهايي متنوع ، مانند طرهها ، خطوط ظريف در آسمان آبي ، پرهاي شاخهشاخه ، خطوط خميدهاي كه به طرهها ختم ميشود ، و لكههاي سفيد بدون سايه روشن در زمينه آسمان آبي ، مشاهده ميشود . گاه آثار منظر سه بعدي ، به اين ابرها جلوهاي با گسترش قائم يا نوارهايي كه در نقطهاي در افق همگرا ميشوند ميدهد ، ليكن اين اثر ، احساسي كاذب است . همه ابرهاي كلالهاي يا از نوع كلاله ، از بلور يخ تركيب يافتهاند . خورشيد و ماه با تابش از ميان اين ابرهاي بلور يخ هالهاي توليد ميكنند . با اين همه ، در انواع كلالهاي ساده ، توزيع نامنظم ابر از ايجاد بارز اين عمل روي پرتوهاي نور باز ميماند . ابرهاي كلالهاي ، به دليل ارتفاع و درخشاني زيادشان ، در طلوع وغروب خورشيد ، خيلي بالاتر از افق به صورتي درخشان رنگي ميشوند ، كه اغلب از افق به بالاسو و تقريباً درست تا بالاي سر رنگي زرد يا سرخ روشن دارند .
2- كلاله كومهاي ( سيروكومولوس ) چگونه ابري است؟
تكه ، برگه يا لايه سفيد نازك ابر بدون سايه روشن ، مركب از عنصرهاي بسيار كوچك به شكل دانهدانه ، چين و شكن ، و مانند آن ، در هم فرورفته يا جدا از هم و با آرايش كم و بيش منظم ؛ پهناي ظاهري غالب اين عنصرها كمتر از يك درجه است .
اين ابرها اغلب به پركهاي كوچك يا تودههاي كروي بسيار كوچك ميماند . هرگاه آرايش يكنواخت بسيار بارزي پيدا ميكنند شكلي را پديد ميآورند كه دريانوردان آن را آسمان چلچلهاي ميخوانند . معمولاً ، كلالهكومهاي با كلالهاي يا كلاله پوشن پيوند دارد . در مقايسه با شكلهاي كلالهاي و كلاله پوشن ، با فراواني كمتري ايجاد ميشود .
3- كلاله پوشن (سيرواستراتوس ) چگونه ابري است؟
پرده ابر سفيدگون شفاف با جلوهاي ريشريش ( مويگونه ) يا يكنواخت ، كه تمام يا بخشي از آسمان را ميپوشاند و معمولاً پديدههايي هالهاي پديد ميآورد .گاه كلاله پوشن چنان نازك است كه تنها رنگ آبي آسمان را اندكي به سفيدي گرايش ميدهد . در موارد ديگر جلوه پوشش سنگين سفيد رنگي دارد . گاهي داراي رشتههاي نامنظم است . لبه پوشش كلاله پوشن معمولاً نامشخص است ، و اغلب به تكههايي از كلالهاي ( سيروس ) يا كلاله كومهاي ( سيروكومولوس ) ختم ميشود . گاه به ندرت لبه اين پوشش خطي راست با برش روشن است . كلاله پوشن هرگز ، يا دستكم هنگامي كه خورشيد نسبتاً بالاست ، جلو خورشيد را چنان نميگيرد كه سايه اشياء روي زمين نيفتد .
4- فراز كومهاي ( آلتو كومولوس ) چگونه ابري است؟
تكه ، ورقه يا لايه ابر سفيد يا خاكستري ، يا سفيد و خاكستري ، غالباً با سايه روشن ، مركب از برگهها ، تودههاي گرد ، توپهاي ورقهاي ، و مانند آن ، كه گاه بخشي از اين ابرها ريشريش يا پخشيده است و ممكن است در هم فرو رفته يا نرفته باشد ؛ بيشتر عناصر كوچك با نظم آرايش يافته معمولاً داراي پهناي ظاهري يك تا پنج درجه است . شكل ابرهاي فراز كومهاي تا حدودي مانند شكلهاي كلاله كومهاي است ؛ با اين همه ، از ابرهاي اخير از اين رو متمايزند كه بزرگترند و معمولاً در زير و ميانه هر عنصر ابر سايه روشن تيره بارزي دارند . اين ابرها پديدههاي هالهاي توليد نميكنند . لبههاي عناصر غالباً نازك ونيمشفافاند و نمودهاي رنگي روشني را به نمايش ميگذارند كه تنها در اين نوع ابرها يافت ميشود . فراز كومهاي تراز پايين را ميتوان از روي اندازه عناصر از كلاله كومهاي متمايز ساخت . فراز كومهاي در بيش از يك تراز ممكن است همزمان روي دهد . اين حقيقت كه ابرهاي فراز كومهاي هاله توليد نميكنند نبايد بدين معني گرفته شود كه در دماهاي زير نقطه يخ رخ نميدهند . در واقع ، ابرهاي فراز كومهاي ، همچنين فراز پوشن ( آلتواستراتوس) ، غالباً از ريز قطرههاي مايعي تركيب ميشوند كه تا دماهاي كاملاً زير نقطه يخزني ابر سرد شده باشند .
5- فراز پوشن ( آلتواستراتوس ) چگونه ابري است؟
ورقه يا لايه ابر مايل به خاكستري يا آبيگون با جلوه خطدار ، ريشريش يا يكنواخت ، كه تمام يا بخشي از آسمان را ميپوشاند ، و داراي بخشهايي چندان نازك است كه خورشيد ، دستكم به صورت مبهم ، به گونهاي كه از پشت شيشه تگرگي پيداست ، از پشت آن ديده ميشود . فراز پوشن گاه نازك ، به صورت تكههاي روشن ميان بخشهاي بسيار تيره است ، ولي هرگز پيكربنديهاي مشخص نشان نميدهد . زير ورقهاي از فراز پوشن ، هرگز سايه اشياء روي زمين قابل رؤيت نيست . فراز پوشن را از پوشني ( استراتوس ) يا بارا پوشن ( نيمبواستراتوس ) به اعتبار رنگ خاكستري تيرهتر و يكنواختتر شكلهاي پايين و ساختار ريشريش و روشنايي ضعيف مايل به سفيدي كه اغلب در فراز پوشن ديده ميشود ، ميتوان متمايز ساخت . در جو بسيار دودآلود ، اين تمايز بدون اندازهگيري مستقيم ارتفاع تقريباً ناممكن است . اگر خورشيد يا ماه در تمام مدت كاملاً پنهان باشد ، يعني ، اگر حتي لكه روشني در مجاورت اين اجسام نوراني پيدا نباشد ، ميتوان نتيجه گرفت كه پوشش در آن نقطه آسمان پوشني يا بارا پوشن است .
فراز پوشن ممكن است حاصل تبديل لايهاي از فرازكومهاي باشد ، و از سوي ديگر ، شايد فرازكومهاي نمايانگر مرحلهاي از پراكنده شدن فراز پوشن باشد .
6- باراپوشن ( نيمبواستراتوس ) چگونه ابري است؟
لايه ابر خاكستري ، كه ظاهر آن با ريزش كم و بيش پيوسته باران يا برف ، كه در اغلب موارد به زمين ميرسد ، پخشيده جلوه ميكند . در تمامي گسترهاش چندان ضخيم است كه خورشيد را كاملاً ناپديد ميكند . اغلب ابرهاي پايين پراكندهاي زير اين لايه تشكيل ميشوند ، كه ممكن است با آن در هم فرورفته يا فرونرفته باشند . بارش هميشه هم نبايد به زمين برسد . باران يا برف ممكن است در هوا تبخير شود ، كه در اين حالت معمولاً پايه ابر به خوبي مشخص نيست و نمودي (( نمناك )) دارد كه از خطهاي بارش و ابرهاي (( سبكروان )) ( پارهپوشن ( فراكتواستراتوس )) ناشي ميشود . باراپوشن غالباً شكلي از اشكال ابر پايين است . از اين رو ، از پوشن كومهاي ( استراتوكومولوس ) متمايز است كه داراي عناصر ابر ناپيوسته يا ، دستكم منظم نيست و به اين اعتبار نسبت به پوشني متمايز است كه تيرهتر است ، شرايط باراني را نشان ميدهد و سطح پايينتر بسيار متغيري دارد . در توفانهاي معمول عرضهاي ميانه ، غالباً باراپوشن از ضخيمتر شدن و پايينتر رفتن فرازپوشن پديد ميآيد . رگههاي برف يا باراني كه به زمين نميرسد شفشابه خوانده ميشود . پارهپوشن يا ابرهاي سبكروان ، و گاه پارهكومهاي ، در زير باراپوشن تشكيل ميشود و به آسمان منظره سيستم درهمآميخته تيرهاي از ابرهاي پايين ميدهد كه مشخصه هواي بد است . به ندرت ممكن است باراپوشن از پوشنكومهاي تشكيل شود .
7- پوشن كومهاي ( استراتوكومولوس ) چگونه ابري است؟
تكه ، برگه يا لايه خاكستري يا مايل به سفيد ، يا خاكستري و مايل به سفيد ، ابر كه تقريباً همواره داراي بخشهاي تيره است ، مركب از منگولهها ، تودههاي گرد ، نوردهاي ورقهاي ، و مانند آنها ، كه غيرريشريشاند ( مگر در شفشابه ) و ممكن است درهم فرورفته يا نرفته باشند ؛ اغلب عناصر كوچك با نظم آراسته پهناي ظاهري بيش از پنج درجه دارند .آرايش اين عناصر ابر به صورت گروهها ، خطها يا موجهايي است كه در يك يا دو راستا قرار گرفتهاند . اغلب نوردهاي ورقهاي پديدار ميشود ، و گاه چنان به هم نزديكاند كه لبههاي آنها به هم ميپيوندند ، ولي حتي هنگامي كه همه آسمان را ميپوشانند سطح زيرين آنها جلوه موجي دارد . ابرهاي پوشن كومهاي اغلب گسترش قائم محسوسي دارند و از اين رو احتمال دارد با كومهايهاي كوچك اشتباه شوند . با اين همه ، شكلي نرمتر و نامنظمتر از كومهاي دارند و در مشاهده از بالا ديده ميشود كه قلههاي آنها در ارتفاع يكنواخت قرار دارد و نقش لحافگونهاي را به نمايش ميگذارند . گاه اين ابرها با تودههاي بزرگ پوشني اشتباه ميشوند ، كه از متلاشي شدن برگه پوشني يكنواختي پديد آمده است يا از پراكندگي يا پيش از تشكيل برگه پوشني حاصل شده باشند .گاه پوشني به پوشن كومهاي تبديل ميشود ، ليكن اين عمل با متلاشي شدن ساده تودههاي پوشني پيش نميآيد . بايد نقشهاي منظم و تودههاي بارزي وجود داشته باشد .
گاه انتقالي از پوشن كومهاي به بارا پوشن مشاهده ميشود . عناصر پوشن كومهاي ضخيم به طور كامل به هم جوش ميخورند ، و ابر هنگامي باراپوشن خوانده ميشود كه ، پس از ناپديدي عناصر ابر ، خطهاي ريزان بارش مرز صاف سطح زيرين را از هم ميپاشد . شامگاهههاي پوشن كومهاي ، عبارتند از ابرهاي تخت و دراز كه غالباً مشاهده ميشود حوالي غروب آفتاب به صورت محصول نهايي تغييرات روزانه كومهاي ، شكل ميگيرند . نوع ديگر ، كومهايگن ( كومولوجنيتوس ) است كه با پراكنده شدن قلههاي ابرهاي كومهاي ، كه ناپديد شدهاند ، تشكيل ميشود .
8- پوشني ( استراتوس ) چگونه ابري است؟
غالباً لايه ابري خاكستري با پايه نسبتاً يكنواخت ، كه ممكن است زير باران ، منشورهاي يخ يا برف دانهاي بدهد . هنگامي كه خورشيد از پشت اين ابر مرئي است ، نماي آن به روشني قابل تشخيص است . پوشني پديدههاي هاله توليد نميكند ، مگر ، در صورت امكان ، در دماهاي بسيار پايين . گاه پوشني به شكل تكههاي ناهموار پديد ميآيد . هنگامي كه از بالا مشاهده ميشود ، پوشني همواره قله يكنواخت دارد ، كه معمولاً با وارونگي دما يا لايه ديگري كه به صورت گرمايي پايدار است مشخص شده است . پوشني همان مشخصههاي مه را ميتواند داشته باشد ، جز اينكه در سطح زمين پديد نميآيد .
9- كومهاي ( كومولوس ) چگونه ابري است؟
ابرهاي جدا از هم ، غالباً چگال با لبههاي تيز ، كه به طور قائم ، به شكل تپه ، گنبد يا برج در حال برآمدن ، گسترش مييابند و جزء زبرين برآمده آن غالباً به گلكلم ميماند . بخشهاي آفتابي اين ابرها غالباً سفيد درخشان است ؛ پايه آنها نسبتـاً تيره و تقريباً افقي است . گاه كومهاي ناهموار است . بر فراز خشكيها ، كومهاي اغلب به هنگام روز ظاهر ميشود ، و غالباً به هنگام شب از ميان ميرود . كومهاي فقط ميتواند بارشهاي سبكي را توليد كند . با اين همه ، اغلب به كومهايبارا ، كه ابر رگباري سنگين است ، تبديل ميشود . ابرهاي كومهاي نمايانگر جريانهاي همرفتي قائم شديدند ؛ از اين رو در هوايي پديد ميآيند كه از پايين گرم يا از بالا سرد ميشود ، به گونهاي كه هواي گرم با هواي سرد پيرامون جابهجا ميشود . (( جوشش )) قلههاي آن غالباً به چشم ميخورد ، كه نشانگر جريانهاي شديد قائم است . چهار نوع كومهاي در اطلس جهاني ابر داده شده است . اين چهار نوع عبارتاند از پايينكومهاي ، ميانكومهاي ، انبوهكومهاي ، و پارهكومهاي . پايينكومهايها ، كه اغلب از آنها به كومهاي هواي خوب ياد ميشود ، گسترش قائم اندكي دارند . با اين همه ، داراي قلههاي گرد و پايههاي تخت هستند . اغلب به فاصلههاي كم و بيش برابر قرار دارند ولي به سوي افق ، به اعتبار منظر سهبعدي ، انباشتهتر جلوه ميكنند . همچنين ، در نگاه به سوي افق ، پايههاي تخت آنها به صورت رشتهاي از پلهها يا به شكل نردبان ديده ميشود . گسترش قائم انبوهكومهاي بارز است ، ولي به پاي كومهايبارا نميرسد . قلههاي آنها در حال (( جوش )) شديد ديده ميشود . مشخصات ابرهاي ميانكومهاي و پارهكومهاي از نامشان پيداست .
10- كومهاي بارا ( كومولونيمبوس ) چگونه ابري است؟
ابر سنگين و چگال ، با گسترش قائم قابل ملاحظه ، به شكل كوه يا برجهاي كوهپيكر . بخشي از قسمت زبرين آن معمولاً هموار ، يا ريشريش ، يا خطخط ، و تقريباً همواره تخت است ؛ اين بخش اغلب به شكل سندان يا قارچ عظيم گسترش مييابد .
زيرپايه اين ابر كه بسيار تيره است ، بسياري از مواقع ابرهاي پايين و پارهپاره در آن فرورفته يا فرونرفته ، و گاه بارشي به شكل شفشابه ، وجود دارد . از دور ، كومهاي بارا به صورت پرجرمترين و بلندترين ابرها قابل تشخيص است . تكوين آن از مجموعهاي از انبوه كومهاي نشانگر جريانهاي قائم شديدي است كه حضور دارند . قله اين ابر غالباً به تراز كلالهاي ميرسد يا از زيرين مرز سر در ميآورد . پايه اين ابر ، از پايين ، مانند باراپوشن است ، كه داراي ابرهاي سبكروان پايين با خصيصه پارهكومهاي است . در حالت كلي ، حركت تلاطمي اين ابرهاي پايين پارهپاره خيلي بارزتر از آن است كه در باراپوشن پيش ميآيد . كومهاي بارا شكل رشد يافته كومهاي است ، در حالي كه باراپوشن از ابرهايي كه گسترش قائم اندكي دارند پديد ميآيد .
كومهاي بارا ابر تندري وسيعي است كه در هواي تابستاني در قسمت اعظم ايالات متحده ، و در ساير فصلها در مدارگان ، به اين نام معروف است . همواره ، دستكم رگباري قابل ملاحظه توليد ميكند . توسعه آن ياختهاي است ، و همواره ميان دو ابر مجاور از اين نوع فضايي كم و بيش صاف وجود دارد ، مگر در برخي شرايط توفان كلي . هرگاه ابر بالاي سر باشد و ويژگيهايي را كه از دور قابل تشخيص است نتوان ديد ، ريزش رگباري واقعي و تيره شدن ناگهاني آسمان گواهي كافي براي كومهاي بارا گونههاي بسياري از ابرهاي وابسته را پديد ميآورد . آسمان در ترازهاي پايين جلوهاي شكافته و تهديدآميز به خود ميگيرد ، و پراكنده شدن يا از ميان رفتن بخشهاي بالا لايههايي از ابرهاي كلالهشكل و فرازشكل را تشكيل ميدهد . در قسمت جلو كومهاي باراي شديد ، ابر سبكروان نوردشكلي درست در زير پايه ابر ديده ميشود . همچنين در قسمت جلو ، گاه شكلهاي پستاني ، كه مانند نوكهاي پستان يا پستانهاي گاو از ابرهاي ميانه يا پايين آويخته است مشاهده ميشود
سامانه های بندالی؟ گاهی در جو حالت هایی رخ می دهد که به آن ˈ بندال ˈ می گویند، یعنی سامانه جوی در یک منطقه محدود به مدت تقریبا طولانی باقی می ماند و انرژی لازم را برای بروز رخداد کسب می کند و بعد از آن در قالب سیل یا توفان بروز می کند. بندال ها سامانه های جوی هستند که باعث رکود و ثابت ماندن الگوهای جوی برای چند روز حتی یک هفته می شوند و سبب جاری شدن سیل، خشکسالی، توفان، بالا رفتن دمای هوا و یا کاهش دما نسبت به حالت طبیعی می شوند.
این شرایط بیشتر در زمستان رخ می دهد اما به علت تغییر اقلیم برخی پدیده های جوی با توجه به موقعیت جغرافیایی یک منطقه یا جابجا شده اند یا اینکه با شدت و یا قدرت کمتری بروز می کنند.
در هنگام وقوع بلاكينگ، جريان هاي غربي كه در حالت طبيعي از غرب به شرق در حال حركت هستند، مسير اصلي خود را به سمت شمال يا جنوب تغيير داده و اقليم مناطقي را كه مي بايست از روي آنها عبور مي كردند را متأثّر مي كند. البتّه، براي مناطق واقع در ناحيه ي پشته، خشكي و گرما و براي مناطق واقع در ناحيه ي ناوه نيز، ناپايداري، سرما و بارش به ارمغان مي آورد (شويرز و همكاران 2004). با توجه به اهمیت پديده ي بلاكينگ در ايجاد ناهنجاري هاي آب وهوايي در مقياس زماني بيش از پنج روز، رفتار اقليم شناختي واچرخند هاي بلاكينگ از دهه ي 50 ميلادي و به ويژه در سالهاي گذشته (30 سال و بيشتر) مورد توجه اقليم شناسان قرار گرفته است؛ اما، هنوز توافق كلّي در مورد سازوكار، ايجاد، تداوم و مرگ آن وجود ندارد.
